فکرباطل کی ترایاری کند
اوزندآتش بدل فانی کند
کرده ای دردل امیدی نابجا
گاه ازمال وگاه فرزندرا
هردوهم باهم شوندقادرنیند
درنیازت باتوان ازحق کنند
گاه امیدواهیت آتش زنه است
می زنندآتش بدل دلداریت
نیت ناپاک نباشد یارتو
یارگیرآنرا که آیدسوی تو
قدسیان دنبال چی گشتی روان
فکرسالم هم کندشادوجوان